عزیز مامانعزیز مامان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

لذت مادر شدن

28 هفته و 2 روزگی

ما امروز 28 هفته و 2 روز مونه! و اما تغییرات این هفته من: وزن: 67.100 کیلوگرم! تغییرات وزن:  7 کیلو و 200 نسبت به قبل بارداری و 2 کیلو نسبت به سه هفته قبل. یعنی هفته ای تقریباً 650 گرم! یکی مواظب من باشه!!!! جیگرم مامان رو داری میترکونی! حالا دیگه مثل گودزیلا میشه. کنترل وزنم دیگه اصلاً دست خودم نیست. چون فعالیتم هم کمتر شده. یکم از زایمان زودرس میترسم. حساسم شدم! دور شکم: 102 سانتیمتر. حسابی زدی بیرون مامانی و من می بینمت و حال میکنم. هرکی من و میبینه میگه یه توپ قورت دادی... علائم و احساسات من: مشکوک به عفونت ادرار هستم و جواب آزمایش مجددم تو همین یکی دو روز آماده میشه. کلی آب میخورم و کلی هم جیشششش! اولش خیلی...
21 مهر 1392

سونوی 26 هفته و 3 روزگی

سلام دخترم! این دفعه که رفتم سونو ندیدمت . حالا بزار بگم چی شد؟؟!!! رفتیم سونوگرافی هم بابا جلسه داشت و هم مامان بزرگت و ما تنها بودیم. منتظر نوبتمون. یهو یه خانومی اومد سمت من اصلاً حواسم بهش نبود. مامان بزرگت بود! خیلی خوشحال شدم که تونسته خودش رو برسونه. بودنش برام قوت قلب بود. به بابایی خبر دادیم که دیگه نمی خواد جیم شی مامان جون اومده! منتظر نوبت بودیم هنوز که بابایی هم سر و کلش پیدا شد. بعدش که فهمید دکتر این دفعه آقایون رو راه نمیده کلی شاکی شد که منم میخوام دخترم رو ببینم. خلاصه نوبتمون شد. دکتر خیلی جدی و بداخلاق بود و اجازه داشتن همراه رو نمبداد ولی چون با مامان جون همکار بودن اجازه داد مامان جون بیاد تو. خلاصه مانیتور سونو...
11 مهر 1392

25 هفته و 3 روزگی

ما امروز 25 هفته و 3 روز مونه! مامانمون یه بار تمام این مطلب رو نوشت نمیدونم چرا ثبت نشد! و اما تغییرات این هفته من: وزن : 65.200 تغییرات وزن : 5 کیلو و 200 نسبت به قبل بارداری و 900 گرم نسبت به سه هفته قبل. تقریباً میشه متوسط 300 گرم در هفته هفته که واسه الان خیلی خوبه. دور شکم : 100 سانتیمتر. ماشاا...داری بزرگ میشی مامانی.الهی قربونت برم. علائم و احساسات من : ترشحاتم زیاده و گاهی متمایل به آبکی میترسم از کیسه آب باشه. گاهی حالاتی مثل انقباض دارم که اصلاً نمیدونم اقباضه یا نه؟ دردناک نیست ولی رحمم یه جوری میشه. شایدم کار نینیه داره فشار میده. حدود 10 شبه موقع خواب سرفه میکنم. سرفه های شدید که با خار...
1 مهر 1392

تولد مامانی!

١٦ شهریور یعنی شنبه همین هفته تولد من بود!مامانی 27 ساله شد.... شوشو با خانوادم واسم سورپرایز پارتی گرفته بودن. کلی زحمت کشیده بودن. همه جا پر از بادکنک بود. خیلی خیلی خوش گذشت و کلی کادوهای رنگارنگ گرفتم!!! وای که چقدر رقصیدم خیلی وقت بود از ترس اینکه شما اذیت شی بیشتر از 5 دقیقه نمیرقصیدم. دختر خوشگلم از بس خاله هات (دخترخاله های مامانی) جیغ جیغ کردن و شیطونی تو ساکت نشسته بودی. کلی تعجب کرده بودی. پسر خاله بزرگه ی مامان ادای رقص همه رو درآورد به جز من(حرمت شیکم گندم رو نگهداشت!!!!) کلی هم شاباش از بابابزرگت جمع کرد. بابابزگ منم بهش شاباش داد. میگفت حالا مجبورم برقصم این پولایی که درآوردم رو حلال کنم. کیک اون شب رو ز...
20 شهريور 1392

من امروز 22 هفته و 6 روزمه

من امروز 22 هفته و 6 روز مه! وزن: 64.300 کیلوگرم میزان تغییرات وزن: نسبت به دو هفته قبل 1کیلو و800 گرم. هفته ای 900 گرم اضافه کردم. اوه اوه. بد افتادم رو دور اضافه وزن. باید مواظب باشم. بس که گفتن شیکمت بزرگ نشده و این دکی به من قرص ویتامین داده! هی میگن بخور بخور.... ای بابا!!!! دور شکم: 96 سانتیمتر علائم من: ترشح زیاد، درد شیکم گاهی. بچه گاهی خیلی منقبض میشه. شوت و لگدم که تا دلتون بخواد. شیکمم هی میپره بالا کلی حال میده. ا حساسات من: نمی تونم از خرید دست بردارم!!!! مخصوصاً خرید لباسسسس. مامانم میگه همه رو کوچولو نگیر ولی کوچولوهاش خیلی نازن. بیشتر حوصله ندارم بنویسم...خخخخخخخخخخخ   ...
14 شهريور 1392

آبی یا صورتی!

امروز یه مطلب قشنگ تو یکی از وبلاگها خوندم که دلم نیومد نیارمش البته با ذکر منبع! آخه من از یه ست آبی-طوسی واسه دخملی خوشم اومده بود ولی عرف اکثراً اینه که واسه دخملی ها صورتی برمیدارن. واسه همین سرچ کردم ببینم آبی واسه دخی عیبی داره؟؟؟  اصلاً از کجا شروع شده؟ و اما صورتی واسه دختر و آبی واسه پسر از کجا منشا گرفته؟؟؟؟ "در روزگاران باستان، معتقد بودند که ارواح خبیثه بالای شیرخوارگاه ها و محل های نگهداری نوزادان پرسه می زنند. مردم تصور می کردند بعضی رنگ ها توان مبارزه با این ارواح را دارند. آنان در میان رنگ ها، آبی را قوی تر از تمام رنگ های دیگر می دانستند. شاید دلیل این کار، ارتباط رنگ آبی با آسمان و از آن طریق با ارواح ...
8 شهريور 1392

من امروز 20 هفته و 4 روزمه!

من امروز 20 هفته و 5 روز مه! و اما تغییرات این هفته من: وزن:  62.400 کیلوگرم میزان تغییرات وزن: 2 کیلو و 400 نسبت به قبل بارداری و 600 گرم نسبت به دو هفته پیش. دور شکم: 96 سانتیمتر! داره کلی بزرگ میشه!!! داداشم کشته منو بس که بغلش میکنه و میبوستش. میگم نکن قلقلکم میاد میگه تو چیکار داری دارم با خواهرزاده ی خودم بازی میکنم. حرف حق میزنه شیکم من که نیست !!!!!! علائم من: ترشحات فوق العاده زیاد! گاهی لباس زیرم خیس میشه و شکم میبره نکنه کیسه آب باشه. ترشحات بی رنگ و بی بو هستند ولی یکم قوام دارند!(ببخشید دقیق مینویسم. میخوام بقیه هم استفاده کنن)، سینه هام واقعا! پر و سنگین شدن ولی سایزشون تغییری نکرده! تکونهای بچه نز...
30 مرداد 1392

18 هفته و 5 روزگی!

من امروز 18 هفته و 5 روز مه! و اما تغییرات این هفته من: وزن: 61.800 تغییرات وزن: 1 کیلو و 800 نسبت به قبل از بارداری دور شکم: 94 سانتیمتر علائم: ترشحات خیلی زیاد و گاهی درد در ناحیه شکم و لگن! شیکمم داره بالاتر میاد. معلومه قشنگ رحم داره میکشه بالا. نی نی هم که حسابی شوت و لگد میزنه. خواب شبم دوباره خوب شده، معلوم بود من خیلی سخت میگرفتم موقع خواب. احساسات من: خرید رو شروع کردم نم نم. حالا که میدونم نینیم دختره راحت تر باهاش رابطه برقرار میکنم. خیلی به بچم وابسته شدم. تا لگد نزنه درست و حسابی خیالم راحت نمیشه که جاش خوبه. واسش شعر میخونم و قصه میگم براش. باهم آهنگ هم گوش می کنیم. رو بچم حساس شدم و ...
16 مرداد 1392

تعیین جنسیت در سونوی آنومالی!!

سلام عزیزم  این آخرین بار که عزیر خالی صدات می کنم!!!! آخه الان میدونم تو دخترنازمی یا پسر قشنگم!!!!!  رفتیم دکی واسه سونوی آنومالی. کلی طول کشید تا نوبتمون شد، من بازم کلی میوه شیرین خورده بودم و بی صبرانه منتظر تو بودم مامانی گلم. بالاخره مارو صدا زدن و رفتیم تو. منتظر بودیم که دکی بیاد. دکی اومد و باهامون شروع کرد به حرف زدن بهش گفتم آقای دکتر جنسیت نی نیمون رو هم نمیدونیم. گفت خوب به دنیا میاد می فهمین. گفتم خوب بقیه تو کفن!!! گفت به دنیا بیاد همه می فهمن!!! خخخخخخخخخخخ. تو دلم گفتم عجب گیری کردیمها میخوام بدونم، نکنه نگه.... اههههههههههههههه.... اولاً بگم که کلی قد بلندی مامان و دست و پاهات کشیدست معلومه به خودم ...
15 مرداد 1392