سونوی 26 هفته و 3 روزگی
سلام دخترم! این دفعه که رفتم سونو ندیدمت. حالا بزار بگم چی شد؟؟!!!
رفتیم سونوگرافی هم بابا جلسه داشت و هم مامان بزرگت و ما تنها بودیم. منتظر نوبتمون. یهو یه خانومی اومد سمت من اصلاً حواسم بهش نبود. مامان بزرگت بود! خیلی خوشحال شدم که تونسته خودش رو برسونه. بودنش برام قوت قلب بود. به بابایی خبر دادیم که دیگه نمی خواد جیم شی مامان جون اومده! منتظر نوبت بودیم هنوز که بابایی هم سر و کلش پیدا شد. بعدش که فهمید دکتر این دفعه آقایون رو راه نمیده کلی شاکی شد که منم میخوام دخترم رو ببینم. خلاصه نوبتمون شد. دکتر خیلی جدی و بداخلاق بود و اجازه داشتن همراه رو نمبداد ولی چون با مامان جون همکار بودن اجازه داد مامان جون بیاد تو. خلاصه مانیتور سونوگرافی همش سمت دکتر بود و هی شما رو زیر و رو میکرد. مامان بزرگت داشت نگاهت میکرد ولی من هیچی نمیدیدم. از بس خانوم دکتره بداخلاق بود جرات اعتراض هم نداشتم. فکر کنم آه بابایی!!!! من و گرفت. داستان این بود که من تورو ندیدم. خخخخخخخخخخخخخخخخخ
به هر حال مهم سلامت شما بود. شما تو 26 هفته و 3 روزگی رشد مناسبی داشتی. دکتر وزنت رو 899 گرم تخمین زد. سرت به سمت پایین اومده بود و سمت راست رحم من خودت رو جمع کرده بودی. ضربان قلبت از 174 دفعه قبل(18 هفتگی) به 155 این دفعه رسیده بود. جفت هم این دفعه گرید 1 شده بود که نشون دهنده ی بلوغشه! به خدا میسپارمت خوشگل من.